شیرین زبانی
|
|
روز و شب من در هوایت زندگانی می کنم پیرم اما با تو احساس جوانی می کنم
عمر کوتاه است اما چند روز عمر را با شراب ناب چشمت جاودانی می کنم
بار سنگین فراقت را کشم بر دوش خود زیر این بار گران قد را کمانی می کنم
من برای وصل تو از پای ننشینم دمی با خدا هم بر سر عشقت تبانی می کنم
تا نگاهت را به خود مشغول سازم اندکی کودکانه سعی در شیرین زبانی می کنم
من زمینی هستم اما در کنار چون تویی چون ملائک خویشتن را آسمانی می کنم
من که در وصف تو می گویم سخن هر روز و شب وقت گفتن در حقیقت دُرفشانی می کنم
|
پنج شنبه 99 تیر 26 |
نظر
|
|
|
|